دكتر داريوش دهقان :هيچكس در عشق پدران و مادران به فرزندانشان شك و ترديدي ندارد. عشق آنها طبيعي ترين و بي آلايش ترين عشق هاست و موضوع بسياري از داستانهاي زيبا و فيلم هاي گيرا .
اما آيا همه پدران و مادران در بيان عشق خود ورساندن پيام خويش توانايي لازم را دارند؟
پاسخ انبوهي از جوانان و بسياري از مشاوران مدرسه و خانواده به اين پرسش منفي است. علت اين پاسخ منفي بيشتر در دانش و گاهي درروش پدرو مادران است. والدين اغلب فكر مي كنند كه علاقه ايشان به فرزندانشان كافي است تا پيام هاي نهفته شان بوسيله جوانان دريافت شود. چنين چيزي گرچه ايده ال است ، بندرت اتفاق مي افتد.پيام بايد بطور كامل رسانده شود تا اميد اثري باشد. اگر پذيرفته شود كه رساندن پيام كامل ضروري است، بايد ديد كه محتواي پيام چه بايد باشد .
پدر و مادران چه مي خواهند به فرزندانشان بگويند؟
جواب اين پرسش پيچيده نيست. مجموعه تجربياتي كه در اثرگذشت زمان بدست آمده تصويري از خوب و بدهاي زندگي درذهن پدر و مادران ايجاد كرده است. آنها مي خواهند كه فرزندانشان اين خوب و بدها را هر چه زودتربياموزند تا تجربيات تلخ زندگي را تكرار نكنند. ياد گرفتني هاي با ارزش را ياد بگيرند و انجام دادني هاي سودبخش را انجام دهند تا سلامت مانده و براي خود و ديگران مفيد واقع شوند. خلاصه تر اينكه بزرگسالان سعي بسيار دارند كه جوانانشان با رمزو رازهاي موفقيت آشنا شوند .
حال بايد دانست كه رمز و رازهاي موفقيت چيستند؟
بعبارت ديگر بايد ديد كه انسان پيروزدارايچه ويژگي هايي است ، تا اگر پدر و مادران نشانه اي ازآنها را در جوانانشان ديدند پرورش دهند و اگر نديدند با پيام ها و همكاري مربيان ومشاوران ايجادشان كنند.اكنون سعي كنيد اين ويژگي ها را مجسم كنيد. براي يافتن ويژگي ها مي توانيد به زندگي عملي و واقعي خودتان بنگريد و معدودي از عمده ترين كسان يا چيزهايي را كه در طول زندگييتان مهم ترين نقش ها را داشته و دارند بياد آوريد. شايد نياز به جستجوي زيادي نباشد كه در يابيد انسان مهم ترين نقش ها را در زندگي شما دارد. چرا كه بوسيله دو انسان پا به عرصه وجود گذاشته ايد، با مهرو توجه آنها و دكترها ، و پرستارها زنده مانده ايد، به كمك ايشان و معلمان و دبيران واستادان آموخته و فرهيخته شده ايد، از كارگران ومهندسان ساختماني و شهرداري براي داشتن سر پناه و بهداشت سود برده ايد. هنگام استفاده كردن ازهوا پيما، كشتي، ترن، تلفن، تلويزيون، تاكسي، كامپيوتر، واتوبوس ازكارو كوشش و ابداعات هزاران انساني بهره مي بريد كه قرن ها پيش آتش، آهن، چرخ، جاده، قوانين اجتماعي و مقدمات وسايل آسايش بخش امروزتان را كشفو فراهم نموده اند. تازه وقتي هم كه بزرگ و قهرمان و يا هنرمند بسيار مشهوري مي شويد و يا مقام اجتماعي مهمي پيدا مي كنيد كه نظيرتان كم پيدا مي شود ، نيازمند آن هستيد كه انسانها شما را تشويق كرده و شكوهتان را تاييد كنند. با اين مقدمه وكمي تجسم مي پذيريد كه ويژگي اول انسان پيروزآگاهي داشتن ازعظمت واهميت انسان ها و پذيرفتن وابستگي شديد و اجتناب ناپذير آنها به يكديگر مي باشد. به مجرد قبول ويژگي اول ويژگي دوم ظهور مي كند. زيرا به خود مي گوييد اگر انسان (پدر، مادر، برادر، خواهر، همسر، فرزند، سارا، دارا) ازاول تا پايان حيات در زندگيم نقشي سازنده، پايان نيافتني وانكار ناپذير دارد، ومي بينم كه همه اسباب راحتي و آسايشم بوسيله او بوجود آمده، چه كار كنم تا بتوانم در گروه او پذيرفته شوم و با اومسالمت آميزانه و همكارانه زيست كنم؟ بنابراين دارا بودن مهارتهاي زيستن با انسان ها را ويژگي دوم انسان پيروز مي دانيد. سالم نگهداشتن جسم وروان، قدرداني وسپاسگزاري، نگهداري پيمان، و آنچه آداب معاشرت خوانده مي شود جزء اين ويژگي مي شود و بحق مهارتهاي زيستن با انسان، از مهارتهاي تخصصي برتري مي يابد.به رويدادهاي غم انگيز زندگي روزانه خود و اطرافيان مي نگريد و فقدان جمعي از آنهايي را كه سخت گرامي ميداشته ايد مثل مادر بزرگ ها وپدربزرگ ها، احتمالا پدرها و مادر ها، معلمان و راهنمايان، پهلوانان و قهرمانان و الگوهاي دوران كودكي كه اكنون در گذشته اند، رنج و درستان مي دهد. مرگ آنها، حقيقت محدود بودن و كوتاهي عمررا بر شما آشكار ترمي كند. درمي يابيد كه حتي اگر دعاي مادر بزرگتان هم مستجاب شود و صدوبيست ساله بشويد بازهم وقتتان در دنيا كم است و عمرتان در برابر گذشت زمان و تاريخ چون جرقه اي بيش نيست. بنابراين دانستن ارزش وقت واستفاده شايسته از آن براي رشد خويش، خدمت به مردم ، ورضايت دروني را ويژگي سوم انسان پيروز بشمار مي آوريد.در جريان زندگي روزانه و مقايسه انسان ها، متوجه مي شويد گروهي ازآنها بسيارخوشرو و شاد عمل مي كنند، كارشان را دوست دارند و هر روزبر ميزان مهارت حرفه اي خويش مي افزايند، نو آورو مبتكر مي شوند و در طول ساعات كاري، آثار خستگي از خود نشان نمي دهند. در حاليكه جمع كثيري برخلااف اين گروه رفتار مي كنند. كاوش بيشتر نشان مي دهد كه گروه اول به كار خود علاقه داشته و در آن صاحب استعداد هستند. حسن رابطه، رفتار انساني، ثمر بخشي اجتماعي، رضايت فردي آنها از يك طرف و خشنودي مراجعان اين گروه از طرف ديگر شما را متقاعد مي كند كه شناختن و پرورش دادن استعدادها و علايق خويش براي ايجاد خشنودي فردي و خدمت موثر به مردم ويژگي چهارم انسان پيروز مي باشد.چون به فرداهاي خود مي انديشيد در مي يابيد كه يكي از عمده ترين رقم زنندگان زندگي انسان اميد و آرزوي او مي باشد. زيرا درهمه دوران حيات با اوست، شادش مي كند، به تلاشش وامي دارد، رشدش مي دهد، و بارورش مي سازد. اما مي دانيد كه اميد و آرزو بصورت آرزو و رويايي دست نيافتني باقي مي ماند اگر به هدف وعمل وبرنامه سالانه، ماهانه، هفتگي و روزانه تبديل نشود. بنابراين بكار گيري روش هاي درست هدف سازي و دست يابي به هدف ها براي پيشبرد خود و جامعه انساني را پنجمين ويژگي انسان پيروز قلمداد ميكنيد.اين پنج ويژگي اصلي و جاودانه را بخاطر بسپاريد و به كمك مشاوران و معلمان آنها را هرچه زودتردرفرزندانتان ايجاد و تقويت كنيد. اطمينان داشته باشيد كه پيام هايي ازاين قبيل مسير درست زندگي را به فرزندان شما مي نماياند و تلاشهاي صميمانه تان را به ثمر مي رساند. بسياري از كتاب هاي تربيتي مي توانند به شما در انتخاب و رساندن پيام مناسب ياري دهند. اگر در رساندن اين گونه پيام ها با مربيان و مشاوران همكاري كنيد، نتيجه بهتري خواهيد گرفت. مهم اينست كه پيامهاي فرستاده شده از خانواده با فعاليت ها و پيامهاي مدرسه مطابقت داشته باشند .