جمعه 2 آذر 1403 11/22/2024

به وب سایت رسمی روزنامه طلوع خوش آمدید

پنج شنبه 14 اردیبهشت 1391 ، 39 : 10

کد خبر : 939

از 0 نفر 0

فروش به نرخ فردا!

فروش به نرخ فردا!

منوچهر حبیبی/ یکی از پند و اندرزهای قدیمی، معنا و مفهومش این است که به هنگام سختی و برخورد با مشکلات، باید کمربندها را سفت کرد.

یکی از پند و اندرزهای قدیمی، معنا و مفهومش این است که به هنگام سختی و برخورد با مشکلات، باید کمربندها را سفت کرد. خوب این حرف آویزه گوش بسیاری از ماست، اما حقیقتا باید قبول کرد که در برخورد با مشکلات روبروی مردم عملا قد و قامت و تن و جسمی نمانده که کمربندی روی آن بسته شود.

طی چند سال گذشته آن قدر مشکلات مالی و اقتصادی یکی بعد از دیگری قد علم کرده­اند که از حد و اندازه گذشته است. هر روز مردم کمربندها را بیشتر و آن قدر سفت کرده­اند که دیگر جای سفت کردن ندارد.

ریشه همه مشکلات امروز بسیاری از اقشار جامعه، در اوضاع نابسامان اقتصادی است که تاکنون دولت از پذیرش و قبول جدی آن خودداری کرده و می­کند.

آنچه با طرح هدفمند کردن یارانه­ها به یک تهدید می­ماند، عملا با اجرایی شدن آن عملی گردید. هر چند که هشدارها را دولت نادیده گرفت، اما امروز بسیاری از دست اندرکاران، کم و بیش به آن اذعان می­کنند. چرا که هر طرح و تحولی باید کارشناسی شده و بر اساس واقعیت باشد.

متأسفانه این یکی از مواردی است که دولت به آن توجه نکرد و بدون بستر سازی مناسب، به آن دست زد. اولین پرداخت نقدی یارانه به شیرین کردن دهان برای خوراندن دارویی تلخ شبیه بود. طوری که هر ماه و هر بار واریز نقدی یارانه، حلاوت و شیرینی خودش را بیشتر و بیشتر از دست داد تا امروز که بسیاری از خانوارها علاوه بر مبلغ واریزی، باید مبالغی را بر آن بیفزایند تا بتوانند زیر بار تورم و گرانی ناشی از اجرای هدفمند کردن یارانه­ها تاب بیاورند.

صحبت از تورم و گرانی است. دو پدیده­ای که مثل موریانه می­توانند به جان اقتصاد هر جامعه­ای بیفتند و آن را نابود کنند. متأسفانه طی دو سال گذشته که صحبت از تک رقمی کردن نرخ تورم بود، جهش­های این نرخ، آن را به بیش از 21 درصد نرخ اعلام شده از سوی دولت رسانده و بسیاری آن را تا بالای 30 درصد هم برآورد کرده­اند.

اما گرانی که آن را ناشی از تورم می­دانند، از همتای ویرانگرش (تورم) کم نیاورده که به شدت اوج گرفته است.

برآورد میزان گرانی با شاخص­های استاندار جهانی به هیچ وجه میسر نیست. چرا که آن قدر عده­ای در بازار مقتدرانه به آن دامن می­زنند که قیمت­ها نه تنها از ثبات یا افزایش­های معقول و منطقی و متناسب با تورم و بحران اقتصادی برخوردار نیست، که در بعضی از اقلام به روز و ساعت کشیده شده است و متأسفانه برخی از سودجویان حتی فرصت پاک کردن و نوشتن نرخ­های جدید روی کالا و ارزاق را هم ندارند.

برخی هم از این اوضاع نابسامان اقتصادی و آشفتگی بازار علاوه بر سود روزانه و افزایش­های لحظه­ای، کالا و خدمات را به نرخ فردا یا فرداهای پیش رو می­فروشند و عرضه می­کنند. حالا نقش دولت در این ماراتن گرانی و اجحاف به مردم چیست؟ این سؤالی است که در ذهن بسیاری از مردم نقش بسته است.

به راستی دولت با این بازار و با این آشفتگی چطور می­خواهد برخورد کند؟ آیا اصولا اراده­ای برای مهار بازار و تورم و گرانی وجود دارد؟ آیا به قول و وعده­های توخالی که تاکنون جز به تشدید نابسامانی اقتصادی منجر نشده است، می­توان تکیه و یا اعتماد نمود؟

آیا گره کور بحران اقتصادی ما ناشی از تحولات اقتصادی دنیاست و یا تأثیر تحریم­های سالهای اخیر است؟ بدون شک پاسخ به این سؤالات و سؤالات بسیار دیگر را باید کسانی بدهند که در امور اقتصادی و مالی از تجربه کافی برخوردارند و به دور از جو سازی و شعار، قصد خدمت به مردم را دارند.

امروز پذیرش و قبول فشارهای اقتصادی بر مردم از سوی برخی از مسئولین، باید دولت را برآن دارد که واقع بینانه با امور اقتصادی و مشکلات مالی پیش روی مردم برخورد کند. دادن شعارهای شیرین و وعده­های زیبا، نمی­تواند کام مردم را شیرین کرده و از نگرانی­های آنان بکاهد.

فروش به نرخ فردا و غارت و به جیب زدن دار و ندار و دسترنج بخش بزرگی از جامعه از سوی سودجویان، با عدالت اجتماعی و مهرورزی در تناقض آشکار است و روز به روز بر فاصله طبقاتی، ناجوانمردانه می­افزاید.

 

 


ارسال دیدگاه Post comments


آخرین عناوین « اندیشه »

صفحه اینستاگرام روزنامه طلوع کانال واتس اپ روزنامه طلوع

پربازدیدترین ها