شنبه 3 آذر 1403 11/23/2024

به وب سایت رسمی روزنامه طلوع خوش آمدید

پنج شنبه 14 اردیبهشت 1391 ، 45 : 10

کد خبر : 942

از 0 نفر 0

عزت پزشک و حرمت معلّم

عزت پزشک و حرمت معلّم

منوچهر حبیبی/ سالهاست که روز دوازدهم اردیبهشت به نام روز معلم نامگذاری شده و طی یک هفته با برگزاری مراسم در مدارس و...

سالهاست که روز دوازدهم اردیبهشت به نام روز معلم نامگذاری شده و طی یک هفته با برگزاری مراسم در مدارس و رادیو و تلویزیون و نوشتن مقاله و یادداشت در مطبوعات، مقام شامخ و والای معلم را گرامی می­داریم. در این رهگذر و طی این ایام برخی مسئولین هم با اشاره به مشکلات پیش روی فرهنگیان از طرح­ها و برنامه­های خود برای کاهش و از بین بردن مشکلات سخن می­رانند. مشکلاتی که هنوز هم با شدت و ضعف وجود دارند و به این راحتی­ها هم برطرف نخواهند شد.

یکی از طرح­هایی که طی سالهای اخیر در دستور کار قرار گرفت و اجرایی شد، طلایی کردن معلم­ها بود. البته معلمین، اساتید و مربیان، خودشان سرتا پا طلایی هستند، بلکه این نام بیمه سوم فرهنگیان یعنی بیمه طلایی بود که بعد هم پیشکسوت­ها و بازنشستگان فرهنگی را نیز در برگرفت. هر چند علیرغم ضعف جسمی و مشکلات و بیماری­های بازنشستگان، درصد پوشش بیمه طلایی بازنشستگان کمتر هم بود. ولی در مجموع چه شاغلین و چه بازنشستگان، مورد لطف و عنایت قرار گرفتند که با پرداخت وجه بیشتری، طلایی شوند.

اما این طلایی شدن چنان در برخی نقاط و شهرستان­ها، فرهنگیان را دچار مشکل و سرگردانی کرده است که عده­ای از فرهنگیان به قول معروف از خیرش گذشتند و ترجیح می­دهند که به خاطر برخورداری از درصدی از هزینه­های درمانی، این چنین علاف و خوار و خفیف نشوند. البته خدای ناکرده قصد بی­ارزش کردن کار و یا نادیده گرفتن نیاز فرهنگیان به مراقبت­های پزشکی و بیمارستانی را ندارم، بلکه از نوع و شیوه اجرایی شدن آن که موجب سرگردانی و بی­حرمتی به عزیزان فرهنگی است گله­مند و شاکی هستم.

باور کردن اینکه فرهنگیان در اوج بیماری و ضعف و ناتوانی دوران کسالت، وقت و بی­وقت و در مراجعات به پزشک و بخش­های خدماتی بیمارستانی و درمانگاهی و... مجبور به گرفتن کپی از نسخه­های پزشکان هستند، آزار دهنده است. گویا برخی بیمار شدن را با رفتن به سینما و تئاتر و مراکز تفریحی اشتباه گرفته­اند. اینکه در پایان ساعات شب و روزهای تعطیل، معلمین برای نشان دادن اینکه واقعا مریض بوده­اند و به پزشک مراجعه کرده­اند، کپی می­گیرند، معنایی جز این ندارد که برخی تمارض به بیماری می­کنند و این علاوه بر سرگردانی و مراجعات بیشتر، باعث

تحقیر و بی­حرمتی به فرهنگیان است.

یقینا این تنها معلمین و اساتید و دیگر عزیزان فرهنگی و بازنشستگان نیستند که این چنین با اجرای این برنامه احساس ناخوشایندی دارند. آن طرف قضیه پزشکان هستند، پزشکان عزیز و زحمتکشی که در این راستا به عنوان پزشکان معتمد به فرهنگیان معرفی شده­اند تا به خدمات به فرهنگیان مبادرت ورزند.

نکته بسیار عجیب آن است که در مراجعات فرهنگیان به پزشکان متخصص در رشته­هایی که باید سرویس دهی در مطب و بیمارستان بپردازند، نیاز به تأیید کارشان به پزشکان ناظر بر اجرای این خدمات پزشکی دارند. یعنی فرهنگیان بعد از مراجعه به پزشکان معتمد، نسخه تجویز شده پزشک اول را باید به تأیید پزشک دیگری که گاهی ممکن است به جابه­جایی در شهر و یا از بخشی به شهرستان منجر شود، برسانند.

تازه برای معاینه و ویزیتی که به معطل شدن بیماران فرهنگی می­انجامد، باز باید برگی از دفترچه خدمات درمانی و کوپنی از بیمه طلایی­شان را نیز مصرف کنند. آن هم برای یک مهر کردن و تأیید کار پزشکی که تشخیص به انجام خدمات و یا عملی جهت مداوای فرهنگی بیمار داده است.

این چنین بعد از طی این مراحل و کپی کردن­هاست که فرهنگیان یادشان می­رود که اصلا بیمار بوده­اند.

اما گاهی با تأیید نکردن و یا رد تشخیص پزشکان از سوی پزشک ناظر، کار بیخ پیدا می­کند که علاوه بر بی­حرمتی، موجب مراجعات مکرر و علافی بیشتر فرهنگیان نیز می­گردد.

به راستی آیا راه و شیوه دیگری برای از بین بردن سوء استفاده و یا خدای ناکرده سودجویی وجود ندارد که این چنین عزت پزشکان و حرمت فرهنگیان را برخی با رفتار ناشایست خود زیر پا می­گذارند؟

سؤالی که اینجاست این است که آیا بیمار شدن دست آدم است؟ آیا از خوردن دارو و دوا هم لذتی حاصل می­شود که این چنین برخی نسبت به مراجعه فرهنگیان و بیماران، واکنش و حساسیت نشان می­دهند؟

از طرف دیگر وقتی که از سوی دولت و بیمه گذار، پزشک و یا پزشکانی برای معاینه و معالجه بیماران فرهنگی معرفی می­شوند، آیا جز پاس دادن بیماران و فرستادن آنان به پزشک معتمدتر بیمه گذار و دولت راهی و راهکاری وجود ندارد؟

آیا با مجبور کردن بیماران به مراجعه به پزشکی که گاهی از تجربه کاری و تخصص لازم جهت تأیید تشخیص و تجویز پزشکان معتمد هم برخوردار نیست، موجب دلسردی و سرخوردگی شماری از پزشکان عزیز نمی­شویم؟

همان طور که قبلا اشاره گردید، گهگاه در مواردی در خدمات رسانی در برخی امور، سوء استفاده­هایی صورت می­گیرد، اما یادمان نرود که معلمین و پزشکان، کنار بسیار از اقشار زحمتکش و خدمتگزار از عزت و اعتبار و کرامت خاصی برخوردار هستند. باور کنید هنوز که هنوز است در بازی­های کودکان و نوجوانان، سر نقش پزشک (دکتر بازی) بین بچه­ها بگو مگو و دعوا صورت می­گیرد. چرا که به نقش و عزت و احترام پزشکان، کودکان هم اعتقاد دارند.

باور کنید برخی از همان نونهالان، وقتی پا به مدرسه می­گذارند، با تشخیص و آشنا شدن با شیوه کار فرهنگیان، دوست دارند معلم شوند تا علاوه بر آنکه با جهل و نادانی و خرافات مبارزه کنند، از حرمت و احترام خاص معلمین نیز برخوردار باشند. آیا فرصت آن نشده است که برخی از مسئولین و دست اندرکاران به خود آیند و تقدیرشان تحقیر و اعتمادشان منجر به بی­حرمتی نگردد. آیا اگر نگران سوء استفاده و سودجویی­های احتمالی­اند، با پرداخت هزینه و حق ویزیت به پزشکان رابط و ناظر، مبالغ هنگفت­تری را هزینه و بر دولت تحمیل نمی­کنند؟

پس بیایید به راستی و درخور معلم و پزشکان عمل کنیم تا موجب دلزدگی و آزردگی معلم و پزشک از این طرح نشویم که هر دو، عطایش را به لقایش ببخشند.

 

 


ارسال دیدگاه Post comments


آخرین عناوین « اندیشه »

صفحه اینستاگرام روزنامه طلوع کانال واتس اپ روزنامه طلوع

پربازدیدترین ها