گاه گاهی در بخش حوادث روزنامه ها با حوادث وحشتناکی مواجه می شویم که جامعه را تحت تأثیر قرار داده و تا مدتی جو جامعه از هراس و هولناکی خاصی برخوردار است؛بحث امنیت در هر جامعه ای از مسائل اساسی است.
در ابتدا دو نکته را نباید از یاد برد:1 .بر اساس آمار روزانه سه نفر با سلاح سرد کشته میشوند و این یعنی افزایش خشونت و کاهش آستانه تحمل
2. بالا رفتن هزینه امر به معروف و نهی از منکر در جامعه.
واقعاً چرا در جامعه اسلامی ایرانی ما باید شاهد چنین اقداماتی باشیم، که همه ما را تحت تأثیر قرار دهد؟خداوند در قرآن می فرماید: هر انسانی که دیگری را بکشد انگار که کل بشریت را کشته است؛ نفس و روح هر انسانی نزد خداوند از جایگاه برتر و والایی برخوردار است که همگی به عنوان امانتی تحت اختیار اشرف مخلوقات به ودیعه گذاشته شده است.
علل و عوامل متعدد اجتماعی،فرهنگی و خانوادگی در این امر دخیل هستند؛ واقعاً چرا و چطور یک انسان که خود زاییده ی اجتماع است میتواند دیگری را که همانند او در جامعه در حال زندگی کردن است را از صحنه ی جامعه محو کند؟ جامعه همانند هر انسانی در برابر جرائمی که امنیت اجتماع را به خطر می اندازد دارای حق و حقوقی است و میتواند از حق و حقوق خود از طریق مدعی العموم(دادستان)حمایت کند و در اینجاست که قانون جزایی باید وارد عمل شود و انتظارات عمومی را برآورده سازد.
البته در ابتدا به دو علل عمده این جنایات میپردازیم: الف)علل و عوامل خانوادگی:مانند اختلافات خانوادگی، برخوردهای ناصحیح خانوادگی، طلاق و جدایی والدین، عدم برخورد صحیح با کودک در دوران شکل پذیری شخصیت خصوصاً دوران7 تا 15سالگی که اوج شکل گیری شخصیت افراد است.
برخوردهایی که با کودک و نوجوان در خانواده صورت می گیرد به طور مستقیم میتواند مؤثر در روابط اجتماعی کودک و نوجوان در جامعه باشد؛ هر کودک در خانواده احساس امنیت،آرامش و یا حس شکل پذیری شخصیت را داشته باشد به راحتی میتواند در روابط اجتماعی خود با حفظ شخصیت و موقعیت خانوادگی خود، روابطی سالم در جامعه برقرار نماید.
ب)عوامل اجتماعی: مانند برخوردهای نا صحیح مربیان در مدرسه (چیزی که در گذشته بسیار آن را مشاهده میکردیم)از جمله دادن نمرات نادرست به کودک که برای وی مهم و اساسی است؛ تبعیض مربیان در مقایسه ی کودک با دیگر همسالان
و معضلات اجتماعی بزرگتری که تأثیر فراوان در علل جرم دارد میتوانیم از اعتیاد، بیکاری، فقرفرهنگی، نگهداری سلاح و تیراندازی با سلاح، پایین بودن آستانه تحمل و صبر افراد در مقابل مشكلات و روابط اجتماعي مي توانند تأثیرفراوانی بر روابط صحیح فرد در جامعه داشته باشند؛ در غير اين صورت باعث بروز مشكلات در شخصيت كودك در آينده شده كه مستقلاٌ و به خصوص در صورت توأم شدن با نواقص ديگر كودك را در آينده تبديل به مجرم مي نمايد.
* نتیجه: اگر تمام عواملی که برشمردیم در چارچوب صحیح و با اسلوب خود قرار گیرد میتواند پیشگیری کند از عوامل جرم زا و محیطی امن و سالم را در جامعه فراهم نماید و در نهایت باید بستر جرم گرایی از بین برود و نباید چشم به راه رخداد جرم بود تا مجرم دستگیر، دادگاهی و مجازات شود.
زمانی در زندانها زندانی کمتری خواهیم داشت که از ارتکاب جرم پیشگیری کنیم. مسؤلان باید برنامه ای در حمایت از کانون خانواده داشته باشند؛مثلاً ناتوانی در تأمین نیاز خانواده به اختلافات خانوادگی می انجامد.
و در نهایت مقوله ی پیشگیری از وقوع جرم چیزی نیست که از عهده ی یک شخص، نهاد، ارگان و یا سازمانی برآید و می طلبد که همهی قوا و نهادها در این امر با تعامل با یکدیگر در این عرصه حضور یابند و دست در دست هم برای پیشگیری از وقوع جرم بسیج شوند تا امنيت و آرامش پايداري را براي جامعه به ارمغان بياورند؛به فرمايش مقام معظم رهبري(دامت بركاه): »تحقق برنامهها، در گرو امنيت و آرامش است. «